تو این پست یه کلیپ قشنک قرار دادم که یکی از بازدید کننده های وب خودش درست کرده...
برای دیدنش میتونین اینجا کلیک کنین...
قیام مقدس و پرشکوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بـنیادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حکومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بـعد بـود. که پس از شهادت على(ع)کلا بـه دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاریخى, سران این حزب هیچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند(1). و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)را, جلوه اى از پیروزى تـیره بـنى هاشم بـر تـیره بـنى امیه, در جریان کشمکش قبیلگى در درون طایفه بـزرگ قریش مى دانستند.
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟
یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟
بر سر هر نیزه خورشیدی ست یک ماه تمام
بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟
اشهد ان لا...شهادت اشهد ان لا ...شهید
محشر الله الله است می دانی چرا؟
یک بغل باران الله الصمد آورده ام
نوبهار قل هوالله است می دانی چرا؟
راه عقل ازآن طرف راه جنون از این طرف
راه اگر راه است این راه است می دانی چرا؟
از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست
فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟
از کجا معلوم شاید ناگهانت برگزید
انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟
از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد
باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟
آنانکه توفیق اشک بر مصایب اباعبدالله الحسین علیه السلام را داشته اند این آرامش پس از گریه را تجربه کرده اند؛ اما با یک فرق اساسی و سوال برانگیز و آن اینکه در اشک بر دیگران، اشک مصیبت را کم کرده، داغ را سرد می کند و این مهمترین عامل در آرامش پس از چنین گریه ای است.
اما در اشک بر اباعبدالله علیه السلام که چنین سردی داغی معنا ندارد؛ چرا که از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل است که فرمود: همانا برای شهادت حسین علیه السلام داغی در دلهای مؤمنین پدید آمده است که سرد شدنی نیست.
پس این آرامش و سبکی بعد از اشک بر مصایب آن حضرت برای چیست؟
پاسخ این سؤال را می توان در کلام امام رضا علیه السلام که به ریان بن شبیب فرمود و نیز روایت های مشابه ملاحظه کرد. امام رضا علیه السلام به ریان فرمود: ای پسر شبیب! اگر بر حسین علیه السلام اشک ریختی به شکلی که اشکت بر گونه هایت جاری شود خداوند تمام گناهان تو را می بخشد کوچک باشد یا بزرگ، کم باشد یا زیاد.
با این توضیح همیشگی که با توجه به دیگر روایات، حساب گناهانی که مربوط به حق الناس می شود جداست [9] و نیز این بخشش قطعی مربوط به پیامد جزایی گناه است و قضا و تکالیف فرد نسبت به گذشته را جبران نمی کند. برای مثال کسی که به عمد نماز نخوانده ضمن آنکه قضای آن نماز بر عهد اوست به دلیل ترک عمدی واجب الهی گناه نیز کرده است؛ وقتی گفته می شود خدا او را بخشید یعنی فقط گناهش را بخشید؛ اما وظیفه قضای نماز همچنان بر عهده او باقی است.
پس وقتی کسی بر مصایب سیدالشهداء علیه السلام اشک ریخت؛ یعنی در او انقلاب درونی رخ داد و بی آنکه بگوید نسبت به کرده های بد خود اظهار ندامت کرد بی تردید خدا او را می بخشد و توبه بی کلام او را قبول می کند.
نشان به آن نشان که این کسی که از مجلس عزا بیرون می رود غیر از آنی است که دقایقی پیش وارد شد او گنهکاری بود بی توبه و این انسان پاکی است که توبه اش را خدا پذیرفته است و این سر آرامشی است که در عزاداری و اشک بر سید و سالار شهیدان علیه السلام نصیب عزاداران و گریه کنان می شود و گرنه داغ مصیبت او هیچگاه سرد شدنی نیست.
این آبها که ریخت ، فدای سرت که ریخت
اصلا فدای امّ بنین مادرت، که ریخت
گفته خدا دو بال برایت بیاورند
در آسمان علقمه، بال و پرت که ریخت
اثبات شد به من که تو سقای عالمی
بر خاک قطره قطره ی چشم ترت که ریخت
طفلان از اینکه مشک به دست تو داده اند
شرمنده اند ، بازوی آب آورت که ریخت
گفتم خدا به خیر کند قامت تو را
این قوم غیض کرده به روی سرت که ریخت
وقت نزول این بدن نامرتّبت
مانند آب ریخت دلم؛ پیکرت که ریخت
معلوم شد عمود شتابش زیاد بود
بر روی شانه های بلندت سرت که ریخت
اما هنوز دست تو را بوسه می زنم
این آب ها که ریخت فدای سرت که ریخت